جدول جو
جدول جو

معنی زیده سرا - جستجوی لغت در جدول جو

زیده سرا
(زِ دِ سَ)
دهی از دهستان مرکزی بخش صومعه سرای شهرستان فومن است و 679 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پرده سرا
تصویر پرده سرا
سراپرده، خیمه، چادر، برای مثال بر در پرده سرای خسرو پیروزبخت / از پی داغ آتشی افروخته خورشیدوار (فرخی - ۱۷۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قصیده سرا
تصویر قصیده سرا
شاعری که قصیده می سراید، چکامه سرا
فرهنگ فارسی عمید
(خَ/ خِ مَ / مِ سَ)
کنایه از آسمان است
لغت نامه دهخدا
(پَ دَ سَ)
پرده سرای. سراپرده. خانه موقت از خیمه و چادر:
بر در پرده سرای خسرو پیروزبخت
از پی داغ آتشی افروخته خورشیدوار.
فرخی.
، کنایه از آسمان:
ای هفت مدبر که برین پرده سرائید
تا چند چو رفتید دگر باره بیائید.
ناصرخسرو.
، حرم، مطرب. (غیاث اللغات بنقل بهار عجم). و در تتمۀ برهان قاطع (به کسر سین) سازنده. خواننده. مغنی:
مطرب گردون شها پرده سرای تو باد
تشت زر آفتاب فرش سرای تو باد.
سلمان.
و رجوع به پرده سرای شود
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ سَ)
خودپسندی. (غیاث) (آنندراج). خودپرستی و خودبینی و سرکشی و تکبر. (ناظم الاطباء) :
بهوش باش که شمشیرعدل عریان است
مکن چو شمع در این انجمن زیاده سری.
ملامفید بلخی (از آنندراج).
رجوع به مادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ سَ)
کنایه از کسی است که زیاده بر حالت خود معتقد خود باشد و کاری و مهمی را که از عهدۀ آن برنتواند آمد پیش گیردو به انجام نرساند. (برهان) (از ناظم الاطباء). کسی که از اندازۀ خود پا بیرون نهد و بیشتر معتقد خود باشد. (فرهنگ رشیدی) (از آنندراج) (از غیاث). سرکش و مغرور و خودپسند. (غیاث) (ناظم الاطباء) :
چه شد ار دشمنت زیاده سر است
ذوالفقار تو هم دو سر دارد.
اشرف (از آنندراج).
رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا
(پُ)
که قصیده گوید. شاعر که قصیده به نظم آرد. رجوع به قصیده شود
لغت نامه دهخدا
(گِ سَ)
دهی است جزء دهستان اسالم بخش مرکزی شهرستان طوالش با 1244 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(مِ یَ)
دهی است از دهستان ماسال بخش ماسال شاندرمن شهرستان طوالش، واقع در 2هزارگزی شمال بازار ماسال با 280 تن سکنه. آب آن از رود خانه ماسال و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(ویَ)
دهی است جزء دهستان مرکزی بخش صومعه سرا از شهرستان رشت. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(دِ سَ)
ده کوچکی است از دهستان نازیل بخش خاش شهرستان زاهدان. در 66هزارگزی شمال باختری خاش و هزارگزی شوسۀ زاهدان به خاش واقع است. 45 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
کنایه از کسی است که زیاده بر حالت خود معتقد باشد و کاری و مهمی را که از عهده آن بر نتواند آمد پیش گیرد و به انجام نرساند
فرهنگ لغت هوشیار
خانه موقت از خیمه و چادر سرا پرده، اندرون خانه حرم حرمسرا پرده سرا شبستان، نغمه سرای نغمه خوان مطرب، آسمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قصیده سرا
تصویر قصیده سرا
شاعر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرده سرا
تصویر پرده سرا
حرمسرا
فرهنگ واژه فارسی سره