پرده سرای. سراپرده. خانه موقت از خیمه و چادر: بر در پرده سرای خسرو پیروزبخت از پی داغ آتشی افروخته خورشیدوار. فرخی. ، کنایه از آسمان: ای هفت مدبر که برین پرده سرائید تا چند چو رفتید دگر باره بیائید. ناصرخسرو. ، حرم، مطرب. (غیاث اللغات بنقل بهار عجم). و در تتمۀ برهان قاطع (به کسر سین) سازنده. خواننده. مغنی: مطرب گردون شها پرده سرای تو باد تشت زر آفتاب فرش سرای تو باد. سلمان. و رجوع به پرده سرای شود
پرده سرای. سراپرده. خانه موقت از خیمه و چادر: بر در پرده سرای خسرو پیروزبخت از پی داغ آتشی افروخته خورشیدوار. فرخی. ، کنایه از آسمان: ای هفت مدبر که برین پرده سرائید تا چند چو رفتید دگر باره بیائید. ناصرخسرو. ، حَرَم، مطرب. (غیاث اللغات بنقل بهار عجم). و در تتمۀ برهان قاطع (به کسر سین) سازنده. خواننده. مغنی: مطرب گردون شها پرده سرای تو باد تشت زر آفتاب فرش سرای تو باد. سلمان. و رجوع به پرده سرای شود
خودپسندی. (غیاث) (آنندراج). خودپرستی و خودبینی و سرکشی و تکبر. (ناظم الاطباء) : بهوش باش که شمشیرعدل عریان است مکن چو شمع در این انجمن زیاده سری. ملامفید بلخی (از آنندراج). رجوع به مادۀ قبل شود
خودپسندی. (غیاث) (آنندراج). خودپرستی و خودبینی و سرکشی و تکبر. (ناظم الاطباء) : بهوش باش که شمشیرعدل عریان است مکن چو شمع در این انجمن زیاده سری. ملامفید بلخی (از آنندراج). رجوع به مادۀ قبل شود
کنایه از کسی است که زیاده بر حالت خود معتقد خود باشد و کاری و مهمی را که از عهدۀ آن برنتواند آمد پیش گیردو به انجام نرساند. (برهان) (از ناظم الاطباء). کسی که از اندازۀ خود پا بیرون نهد و بیشتر معتقد خود باشد. (فرهنگ رشیدی) (از آنندراج) (از غیاث). سرکش و مغرور و خودپسند. (غیاث) (ناظم الاطباء) : چه شد ار دشمنت زیاده سر است ذوالفقار تو هم دو سر دارد. اشرف (از آنندراج). رجوع به مادۀ بعد شود
کنایه از کسی است که زیاده بر حالت خود معتقد خود باشد و کاری و مهمی را که از عهدۀ آن برنتواند آمد پیش گیردو به انجام نرساند. (برهان) (از ناظم الاطباء). کسی که از اندازۀ خود پا بیرون نهد و بیشتر معتقد خود باشد. (فرهنگ رشیدی) (از آنندراج) (از غیاث). سرکش و مغرور و خودپسند. (غیاث) (ناظم الاطباء) : چه شد ار دشمنت زیاده سر است ذوالفقار تو هم دو سر دارد. اشرف (از آنندراج). رجوع به مادۀ بعد شود
دهی است از دهستان ماسال بخش ماسال شاندرمن شهرستان طوالش، واقع در 2هزارگزی شمال بازار ماسال با 280 تن سکنه. آب آن از رود خانه ماسال و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی است از دهستان ماسال بخش ماسال شاندرمن شهرستان طوالش، واقع در 2هزارگزی شمال بازار ماسال با 280 تن سکنه. آب آن از رود خانه ماسال و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
ده کوچکی است از دهستان نازیل بخش خاش شهرستان زاهدان. در 66هزارگزی شمال باختری خاش و هزارگزی شوسۀ زاهدان به خاش واقع است. 45 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان نازیل بخش خاش شهرستان زاهدان. در 66هزارگزی شمال باختری خاش و هزارگزی شوسۀ زاهدان به خاش واقع است. 45 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)